ارتباط آزاد و بی وقفه با خدا
محور رضامندی، داشتههای زندگی است. به همین جهت، شناخت داشتهها اهمیت فراوان دارد.
پس از بررسی انواع داشتههای انسان و تبیین دیدگاه داشتههای جامع، اکنون نوبت به «شناخت داشتهها» به عنوان یک روش میرسد. محور رضامندی، داشتههای زندگی است. به همین جهت، شناخت داشتهها اهمیت فراوان دارد. صرف داشتن کفایت نمیکند؛ باید آن را شناخت. برخی افراد از داشتههای خود بی خبرند. برخی افراد منفی بین، آنچه را دارند نمیبینند و بر نداشتههای خود تمرکز میکنند. این امر، موجب برداشت نادرست از موقعیت فعلی میگردد. با این کار، احساس محرومیت به وجود میآید و درد و رنج افزایش مییابد و در نتیجه، سطح رضامندی را کاهش میدهد و به نارضایتی می کشاند. عامل «وجود نعمت»، تأثیر چندانی در رضامندی ندارد؛ درک نعمت موجود عامل رضایت از زندگی است. بنابراین، راه رسیدن به احساس رضامندی، درک داشتهها و شناخت نعمتهاست. امام صادق(علیه السلام) در کلامی اصولی و بنیادین، میفرماید:« بسا کسی که نعمتی به او ارزانی شده و خودش نمیداند.» از این حدیث میتوان دلیل نارضایتی را به دست آورد و راهبرد رضامندی را نیز تعیین کرد. دلیل نارضایتی، ناآگاهی از داشتههای موجود است و راهبرد رضامندی، درک داشته است. واقعیت این است که زندگی انسان (بویژه انسان مؤمن)، تهی و خالی نیست. نعمتهای فراوانی در زندگی انسان وجود دارند که میتوان ند احساس خوشبختی به انسان بدهند؛ ولی چون ناشناختهاند، تأثیر خود را ندارند. از این رو باید آنها را شناخت تا رضامندی حاصل گردد
داشته ها، گستره وسیعی را شامل میشوند که در صورت فقدان برخی، میتوان با توجه به دیگر ابعاد، احساس برخورداری نمود. معصومان (علیهم السلام) از همین راه برای بازگرداندن رضامندی استفاده می نمودهاند. امام على(علیه السلام) بر این اصل تصریح کرده، میفرماید:« هرگاه چیزی از دنیا خواستی و از تو باز داشته شد، به یاد آور دینت را که خداوند به تو داده و از دیگران باز داشته است؛ که این به جای آنچه از دست دادهای، سزاوارتر است.» این روشی بوده که معصومان (علیهم السلام) از آن برای بازگرداندن رضامندی به اصحاب خود استفاده می کردهاند. مرحوم کلینی از احمد بن عمر نقل میکند که: من به همراه حسین بن ثویر بن ابی فاخته به حضور امام رضا (علیه السلام) رسیدم و گفتم: فدایت شوم! ما در فراوانی روزی و آسایش به سر می بردیم که ناگهان وضعیت، اندکی دگرگون شد. از خداوند بخواه که آن وضعیت پیشین را به ما باز گرداند. امام (علیه السلام) با شنیدن این سخن فرمود:« چه میخواهید؟ آیا میخواهید پادشاه باشید؟ آیا خوشحال میشوی که مانند طاهر و هرثمه، اما بر خلاف آنچه اکنون هستی (پیرو اهل بیت)، باشی؟!» من گفتم: نه. به خدا سوگند که خوش حال نمی شوم دنیا با همه زر و سیمش برای من باشد و من غیر از آنی باشم که هستم. آن گاه امام (علیه السلام) چنین ادامه داد:« پس هر یک از شما که در آسایش است، باید خدا را سپاس بگزارد، که خداوند عزوجل میفرماید: اگر واقعا سپاسگزاری کنید، نعمت شما را افزون خواهم کرده و خدای پاک و والا فرمود: ای خاندان داوود! شکرگزار باشید. و از بندگان من، اندکی سپاسگزارند. و به خدا خوش گمان باشید؛ چرا که امام صادق (علیه السلام) میفرمود: هر کس به خدا خوش گمان باشد، خداوند به تناسب گمان او، با وی رفتار میکند، و هر کس به روزی اندک خشنود باشد، خداوند عمل اندک را از او میپذیرد، و هر کس به روزی حلال اندک خشنود باشد، مخارج زندگیاش سبک و خانوادهاش در نعمت خواهند بود و خداوند، او را از بیماری و درمان دنیا آگاه میکند و او را به سلامت، از دنیا به خانه سلامت (آخرت) بیرون می برد».
در این روایت، به خوبی روشن است که امام رضا (علیه السلام) توجه آنها را از نعمتهای مادی، به دیگر داشتههای آنها بازگردانده و با این کار، آنان خود به این نتیجه رسیدهاند که احساس محرومیتشان پایه محکمی ندارد. مرحوم کلینی در نقل دیگری آورده که وضع مالی یکی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) دگرگون شد، به گونهای که دیگر امکان حج برای او وجود نداشت.امام (علیه السلام) احوال او را از آشنایان وی پرسید. او که گمان کرد امام (علیه السلام) از وضع مالی او میپرسد، سعی کرد مطلب را در لفافه بیان کند. امام (علیه السلام) با شنیدن آن پرسید: «دینش چگونه است؟». در پاسخ گفت: «آن گونه که شما دوست می دارید». آن گاه فرمود: « به خدا سوگند که او غنی است».
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص291-288، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}